مراسم طلب باران
مراسم طلب باران در سال هایی که بارندگی کم بود عده ای از بچه های روستا شبانه جمع شده
و با چوب و لباس آدمکی درست کرده که به آن چولی قزک می گفتند.
در مراسم طلب باران یک نفر از بچه ها آنرا بر دوش گرفته جلوی گروه حرکت می نمود.
گروه ضمن حرکت در کوچه ها شعر یا دعای « الله بده تو باران » را با صدای بلند می خواندند.
این گروه در خانه های روستا را می زدند و اهل خانه آرد، گندم، نخود و … به آنها می دادند.
د ر مراسم طلب باران بعضی از جوانان خانواده یواشکی با سطلی آب به پشت بام خانه می رفتند
و آن سطل آب را بر سر افراد گروه می پاشیدند تا باران بیاید.
در پایان هم مواد جمع آوری شده به یکی از بقالی های محل می فروختند
و پولش را بین یکدیگر تقسیم می کردند.
مراسم طلب باران به امید این که با دعای این کودکان معصوم باران رحمت الهی زمین را شاداب کندبرگذار می شود.
الله بده تو باران به حرمت مزاران
هم بزا و هم میشان از توشنگی پریشان حکم خدای ایشان
الله بده تو باران به حرمت مزاران
ابر سیاه پر پر خود را کشیده یک بر بارون بباره جر جر
الله بده تو باران به حرمت مزاران
بزغاله ها شیر مایه چپونا پنیر مایه مالدار میش سیر مایه
الله بده تو باران به حرمت مزاران
ابر سیاه هندو خود را کشیده یک سو بارون بباره هو هو
الله بده تو باران به حرمت مزاران
بزغاله ی کر کفتر بغ می زنه سر پل از غم شیر مادر
الله بده تو باران به حرمت مزاران
گل های سرخ لاله بام زر خاک مناله از غم عو جاله
الله بده تو باران به حرمت مزاران
آهو به کوه چریده خشه د کم چغیده
به سر چیشمه دویده یک چک عو ندیده
الله بده تو باران به حرمت مزاران
گندم که سینه چاکه یک گز به زر خاکه از توشنگی هلاکه
الله بده تو باران به حرمت مزاران
اونای که دیمه کارن عوئی به جو ندارن امید با تو دارن
الله بده تو باران به حرمت مزارون
دِیقون نو رسیده بل ر به دست کشیده
به سر عو دویده یک چک او ندیده
الله بده تو باران به حرمت مزاران
اینستاگرام
نقد و بررسی‌ها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.