با هم بگردیم
با هم بگردیم

توضیحات ارسالی

یدالله مایل تویسرکانی

یدالله مایل تویسرکانی روزنامه‌نگار، شاعر، مقام‌دار آموزشی، آموزگار و مترجم متخلص به مایل متولد ۱۲۶۳ یا ۱۲۶۵ قمری در تویسرکان در استان همدان است.

در زادگاهش و در همدان به تحصیل عقلی و نقلی پرداخت و از کشیشی فرانسوی زبان فرانسه را آموخت. زبان‌های عربی و روسی را نیز فرا گرفت.

در سال ۱۲۸۳ شمسی در تویسرکان مدرسه ‌ای به سبک نوین دایر کرد

اما عده‌ای از عوام به تحریک مرتجعین آن را تخریب کردند.

در سال ۱۲۹۸ شمسی به تهران رفت و ضمن تدریس به همکاری با مطبوعات پرداخت.

یک سال و نیم بعد به ریاست فرهنگ بابل منصوب شد. در ۱۳۰۲ شمسی سرپرستی مدارس ایرانی در قفقاز را عهده‌دار گردید.

پس از سوء قصد به جان وی، مدارس قفقاز از سوی دولت ایران تعطیل شد

او ناچار به تهران بازگشت. در سال ۱۳۰۶ به ریاست معارف مازندران منصوب شد و در سال ۱۳۱۴ با همین منصب به کرمان رفت.

دوران خـدمت ایشـان مصادف با حکومت رضا شاه و تغییر و تحولات اجتماعی ، به خصوص کشف حجاب بود

روزی نبود که جناب مدیر کل بخشنامه ای  در مورد تحولات جدید به مدارس نفرستد ؛

بخشنامه

بخشنامه می کرد که به جای من و چارک از کیلوگرم استفاده شود .

یا اینکه معلمان باید هنگام ورود به مدرسه از کلاه تمام لبه استفاده کنند؛

همه کارمندان اداره نشان مخصوص معارف را روی سینه نصب کنند

و باید از لباس رسمی فرهنگ (خاکستری کازرونی) استفاده نمایند.

مهمتر از همه دستوری بود که راجع به رفع حجاب صادر کرد ، مبنی بر اینکه

*همه معلمان با بانوان خود در جشن 17 دی شرکت کنند*

این ، اولین جشن رفع حجاب در این دوره بوده است .

جشنهای دیگری که در این دوره برگزار می شد ، عبارت بودند از :

17 دی ، 4 آبان ، 15 بهمن ، 3 اسفند و 24 اسفند (روز درختکاری) .

همچنین وی در ترویج پیشاهنگی ، در دوره تصدی خود تلاش زیادی نمود.

به هر حال ایشان از مدیران پر کار فرهنگ کرمان بود ؛ وضع مدارس را آبرومند کرد

ساختمانهای تازه بنا نهاد و ساختمانهای قدیم را تعمیر کرد

مدارس را با وسایل جدید تا حد امکان مجهز نمود

از خاطرات جالب زمان ایشان

هنگامی که دبیرستان پهلوی را برق کشی می نمودند.

ناظم مدرسه ، آقای محمد صمیمی اردستانی بود و در سر ایشان و آقای مایل ، مویی یافت نمی شد .

بعد از سیم کشی برق ، یک روز از مرحوم علی اصغر مشاق (معلم خط و شاعر با ذوق ) در دفتر کار خود پرسیده بود :

“مسائل دیگر مثل سال گذشته نخواهد بود ، مخصوصا برای اکابر، برق در کلاسها است و شبها  مشق خط اشکالی ندارد”

آقای مشاق در جواب گفته بود : ” همان طور است که می فرمایید زیرا:

امسال اتاق دفتر ما                              با سال گذشته فرق دارد

روز از سر ناظم است روشن                شب هم که چراغ برق دارد

آقای تویسرکانی با اینکه طعنه این شعر، متوجه خودش می شد،آقای مشاق را مورد تشویق قرار داد.

میرزا یدالله تویسرکانی

در 11 مرداد 1318 ش. کرمان را به قصد تهران ترک کرد و در وزارت فرهنگ به کار مشغول شد .

متاسفانه در اواخر عمر دچار سکته ناقص گردید و مدتها در خانه بستری بود.

تا اینکه در تیر ماه 1329 ش. در تهران در گذشت.

به پاس خدمات ایشان،  مدرسه دخترانه خانه داری ” مایل ” نام گذاری شد.

ایشان از نویسندگان و شعرای معروف ایران بود و در کرمان مجمع ادبی را تقویت کرد.

شاعران را تشویق می نمود و خود در کنگره مستشرقین که در جشن هزاره فردوسی برگزار شد ،حضور داشت

شعر گلشن

به گلشن هرچه برگ گل عبیر آمیزتر گردد

نوای بلبل شوریده شور انگیزتر گردد

نفس حس کرده از غم ، کوره جان سخت می سوزد

دمد در هر نفس تا آتش غم تیزتر گردد

شرابی جویم و یاری که گیرم از جهان عزلت

که اوضاع زمان هردم ملال انگیزتر گردد

بگو مایل زهجران بیش شعر خشک در مجمع

که مفلس هر چه ولخرجی کند بی چیز تر گردد

چند سالی نیز روزنامه شفق سرخ را اداره کرد.

شعرش در قالب‌های سنتی است.

حدود ۲۰۰۰۰ بیت شعر سروده‌است و چند اثر ترجمه نیز از او چاپ شده‌است.

دیگر آثار وی: “قرارداد اجتماعی” ترجمه؛ “میکرومیگاس” ، ترجمه؛ “دیوان” شعر- ، ترجمه؛” ژان ژاک ‌روسو”و  “مکالمۀ فیلسوف و طبیعت
تصویر استاد یداله مایل تویسرکانی ( سمت راست) در کنار حاکم جیرفت در زمان ریاست ایشان بعنوان ریاست فرهنگ کرمان

ساز وزیری

ساز طرب، وزیری اگر ساز می‌کند

برپا هزار شور ز شهناز می‌کند

هر گوشه حسن او چه برون افتد ز نقاب

رضوان دری ز باغ جنان باز می‌کند

بازار گرم گشته ز اصناف مشتری

زو می‌خرند هرچه فزون ناز می‌کند

از هر طرف قراول مژگان مراقب است

از بسکه فتنه چشم تو آغاز می‌کند

هم می‌کشد به غمزه و هم زنده می‌کند

جادوگر است و قدرت اعجاز می‌کند

بی ‌طاقتی نگر که ز نیش گرامفون

اسرار سینه فاش به آواز می‌کند

حسرت برم به بخت بلند هوانورد

کاو از فراز کوی تو پرواز می‌کند

راز درون مپرس که چشمت به هیپنوتیزم

با یک نگاه کشف دو صد راز می‌کند

مایل به خاک مقدم جانانه سر نهاد

خود را بدین وسیله سرفراز می‌کند

فکر آینده

دانی ز چه با عواطف زندهٔ خویش

کرده است اروپا همه را بندهٔ خویش

ما جمله به فکر ذکر بگذشتهٔ خود

آن‌ها همه در خیال آیندهٔ خویش

اینستاگرام

دیدگاه خود را بیان کنید

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “زندگینامه یدالله مایل تویسرکانی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *